گدايي پيامكي هم آغاز شد

 

 

 

اين روزها و با شماره يكي از اپراتورهاي تلفن همراه پيامك جديدي براي مشتركان عمدتا با پيش شماره يك همراه اول در حال ارسال است.
اين پيامك با تصور اين كه مشتركان مذكور عمدتاً از قشر پردرآمد كشور هستند، ارسال شده و در واقع پيامكي براي تكدي گري است.
متن اين پيامك فارسي به اين شرح است: "سلام ببخشيد مزاحمتون شدم، شمارتون رو همين طوري گرفتم، با مادرم و خواهرم زندگي مي كنم، دو تا بچه دارم، مستاجر هستيم اجاره خونمون عقب افتاده، شما كمكم مي‌كنيد؟"
به هر حال گويي شهرداري هم بايد به فكر ماموران مجازي باشد تا اقدام به جمع آوري متكديان ديجيتالي هم بكند!

 

 

 

 

 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233662468/408157.jpg

 

 

 

منم خطم ثابته.. یکی هم بی زحمت بره قبض منو پرداخت کنه.. آدم ربایی شدم..

 

 

 

 

 

 

 

سه جادوگر به سه ساعت سواچ نگاه میکنند؛ کدام جادوگر به کدام ساعت نگاه میکند!
.
.
.
.
... ... ... .
حالا ترجمه انگلیسیشو بخونید
.
.
.
..
.
Three witches watch three Swatch watches. Which witch watch which Swatch watch

 

 

 

 

 

 

کاکا و همسر محجبه‌اش در مسجد

 

 

کاکا'، فوتبالیست برزیلی تیم رئال‌مادرید که در مسجد مخصوص گردشگران 'دوبی' حضور یافته بود گفت: اسلام دین بخشش و مهربانی است و من با مشاهده 'حسن رفتار' مسلمانان، بیشتر درباره این دین مطالعه خواهم کرد.

 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233652468/16103_785.jpg

 

 

 

 

 

 

 

پسره فامیلمون رفته خارج، ۲ هفته با فیلترشکن میومده تو فیسبوک! بعد از ۲ هفته فهمیده نیازی به فیلترشکن نیست...

 

 

 

 

به این می گن یه ایرانی اصیل... با اینکه رفته خارج اصلیتشو فراموش نکرده

 

 

 

 

 

 

 

 بعد مرگم روي سنگ قبرم بنويسيد، در آرزوي اينترنت پرسرعت مرد ...

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233691498/394304.jpg

 

 

 

دو روز پیش میخواستم ایمیل برای گروه ارسال کنم. ولی پشت در اینترنت مونده بودم تا امروز

 

 

 

 

 

 

 

بهانه دخترا وقتي يكي ديگرو پيدا كردن

 

 

من اوني كه تو فكر مي كني نيستم. من....(با معرفتاشون)
من نمي تونم اينجوري ادامه بدم اذيت مي شم.(اونايي كه اصن خلاقيت ندارن)
من دارم ميرم خارج. مادرم اونجا منتظرمه.(دو دره بازاشون)
ببين من از يكي ديگه خوشم مياد ببخشيد واسه همه چيز. (آخره صداقت) البته از اين ورژن موجود نمي باشد.
انقدر دوست دارم كه نمي تونم باهات باشم.(آخره خلاقيت) البته اين ورژن توانايي هندل كردن چند نفر با هم را دارد.
گمشو ...ديگه نمي تونم اخلاقه گندتو تحمل كنم ...برو با همون حميده جونت دوست شو...(اعصاب خراباشون)
ترو خدا باهام به هم بزن! ( دست پا چلفتي) اين ورژن تا آخر عمر هم نمي تواند دو دوست پسر داشته باشد

 

 

 

 

این زن ۳۴ ساله دو شوهر در یک خانه دارد‎

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233684836/imagdde001_3_.jpg

 

 

 

یک زن که به همراه دو همسر و بچه های آنها زندگی می کند ، هفته گذشته در یک برنامه تلویزیونی حاضر شد و از زندگی اش گفت.
جایا که 34 سال سن دارد ، به همراه دو شوهر 49 و 44 ساله و بچه های شوهر اولش زندگی می کند.
در حالی که حضور این زن در یک برنامه زنده تلوزیونی مورد انتقاد فعالان حقوق خانواده قرار گرفته ، وی گفت زندگی بسیار خوبی داشته و به همه ی کارهای خود می رسد.

 

 

 

 

 

 

 

تهران خفته در آلودگی ها (1390/10/9 ایستگاه 5 توچال)

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233693331/402572.jpg

 

 

 

 

 

 

شب امتحان خوابگاه دخترا :
چهار بار دوره کردم ..! میفهمی چهار بار!
نتونستم دوره ی پنجمو بزنم!
مهناز جون اون کتابو بده به من(صدای هق هق و گریه)

 

 

 

شب امتحان خوابگاه پسرا:( ساعت ۲ نیمه شب همراه با دود قلیون ) حیوون مگه بهت نمیگم رَد بده ..!!
شاهش دست من بود...!!

 

 

 

 

 

 

 

 

اونایی که ده دقیقه ی پایانی امتحانا همینجوری میشن

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233695913/397697.jpg

 

 

 

 

 

 

 

یاد ایام و گذر عمر ..

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233697846/385145.jpg

 

 

 

 

 

 

"تو ديگه بازي نيستي"
.
.
.
.
.
.
يكي از بزرگترين تهديدهاي دوران كودكي

 

 

 

 

 

 حالا که من بازی نیستم
منم بازی تون رو خراب می کنم

 

 

 

 

 

 

 

 

يه سوال اساسي:
.
.
.
.
.
.
وقتي ميگن به افتخار فلاني دست بزنيد دقيقا بايد به كجاش دست بزنيم؟!!

 

 

 

 

جالبه که میگن دومی رو محکمتر بزنید. بعد میگن شله شلههههه

 

 

 

 

 

 

 

 

گناه دارن... دیگه تخم مرغ نمیخوریییییییم 

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233700749/398623.jpg

 

 

 

 

 

 

 

امروز اعصابم خیلی به هم ریخته بود ، کنار خیابون منتظر ماشین وایستادم تا برم خونه ، هر ماشینی میومد میگفتم : آریاشهر ... همه راننده ها هم یه لبخندی میزدن و میرفتن !!! منم متعجب شدم که چرا بهم می خندن نکنه شاخ ماخی در اوردم ، چک کردم چیزیم نبود ، بعد یه آقایی خیلی آروم بهم گفت : خانوم اینجا میدون آریاشهره ...
یعنی انقدر ضایع شدم !!!

 

 

 

 

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233700963/375197.jpg

 

 

 

به 10 دقیقه برسه = راننده تیکه پاره

 

 

 

 

 

 

 

 

سلامتی استادی که سرجلسه امتحان دید برگم سفیده، اومد درگوشم گفت نگران چی هستی؟ اسمتو بنویس بقیش با من!

 

 

 

 

ولی حیف بیدار شدم بقیه خوابمو ندیدم...

 

 

 

 

 

 

 

 

واسه پسرعمه‌ی بزرگم رفتیم خواستگاری دختره با یه تیریپ بسیار فجیعی که اصلا در خاندان ما رسم نبود خیلی انتحاری در همون ابتدا اومد زارت نشست پیش پسرعمه‌م،
بابام آروم بهم گفت اینا با هم دوست بودن؟ من گفتم نه حاجی، این حرفا چیه!
بعد از چند دقیقه یهو پسر عمه من کله رو انداخت پایین رفت از سالن بیرون، وقتی برگشت پدر دختره گفت کجا رفته بودی رضا جان؟
اینم گفت رفتم دستشویی دستام رو بشورم، یهو بابای من گفت مگه بلد بودی دستشویی کجاست؟!!!!!

 

 

 

 

 

 

 

 

ترجمه و زیرنویس فیلم the devil's double (زندگی پسر صدام)

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233705371/402017.jpg

 

 

 

 تو فيلم tron هم، پدر که سالها از دنياي واقعى دور بود از پسرش پرسيد تو دنيا چه خبر ؟ ترجمه: يارانه هارو برداشتن!!! با اينم خيلى حال كردم

 

 

 

 

 

 

 اینایی که تو دوران دبستان وقتی میخواستن بفروشنت میگفتن آقا اجازه این با ما حرف میزنه!

 

 

 

 

 

 

روباه: چه سري چه دمي عجب پايي

 

زاغ: باشه فقط سريع تا شوهرم نيومده

 

 

 

 

 

 

 

 

یکی از فامیلامون خیلی دوست داره خودشو مایه دار نشون بده... یه شب شام خونشون بودیم، بعد از شام مثلا میخواست کلاس بذاره.. دخترشو که 8-9 سالشه صدا کرد... دستشو کرد تو جیب پیرهنش یه تراول 50000 داد به دخترش گفت: نیایش بیا بابا داشت یادم میرفت اینو ببر بنداز تو قلکت.... دخترشم با اخم گفت: نمی خوام بابا ... الان پول میدی دوباره چکت میخواد برگشت بخوره میای قلکمو میشکنی پولای خودمم ور میداری... نمیخوام

 

 

 

 

 

 

من و برادرم سرما نمی خوریم اصلا !!! مامانم میگه برای اینکه وقتی بچه بودین از حمام که می اومدین میذاشتمتون جلو پنکه خشک بشین حالا بدنتون مقاوم شده ! یعنی خلاقیت فوران کرده

 

 

 

 

 

 

عمه ام تاپ پوشیده بوده که مثلا واسه شوهرش عشوه بیاد بعد از دو ساعت تلاش بی وقفه.... شوهرش میگه: تو سردت نیست اینجا لخت نشستی..؟

 

 

 

 

شايد منظورش اين بوده كه بريم زير پتو گرمتره مثلا

 

 

 

  

 

 

یکی مینویسه لطفا مرا بشویید، یکی هم اینجوری هنر به خرج میده

 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233717197/409459.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

جمله "Love You" را پیدا کنید

 

 

S - R - T - U - U - H - S - L - I - O - P - X - Q - J - T - O - L - D
E - A - A - l - o - V - e - Y - o - U - t - O - I - F - Q - M -V - B
P - E - B - O - I - F - Q - D - D - I - V - A - F - G - S - P - O-A
A - R - N - J - T - W - F - U - P - F - S - Ñ - A - D - S - Q - I - U
S - R - T - U - U - H - S - L - I - O - P - X - Q - J - T - O - L - D
E - D - A - K - M - P - N- E - A - W - O - L - Y - A - T- M -V - B
P - E - B - O - I - F - Q - D - D - I - V - A - F - G - S - P - O-A
g-f-f - H - S - L - I - O - P - X - Q - J - D - A - K - M - P - N- E

 

 

 

 

 

 

 

 

میتونی حدس بزنی این عکس چیه ؟

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233718488/385551.jpg

 

 

 

پس از سيل سال گذشته در منطقه سند پاكستان، هزاران درخت با تار عنكبوت تنيده شده اند. ميليون ها عنكبوت براي در امان ماندن از امواج سيل به بالاي درختان رفته اند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7233721612/387784_.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

من یه رفیق دارم مغازه مرغ و ماهی داره «از این زنده ها»
یه استخر داره این هــــوا توش ماهی غزل آلا می ریزه
دیشب یه خانم و آقای جوان و خوشتیپی اومدن مغازه این رفیق ما ماهی بخرند ، پسره اومد یه قیمت گرفت و گفت لطفا 3 تا غزل آلا .....
این رفیق ماهم 3 تا انداخت بیرون تا حیوون جون بده تو همین حال خانمه احساس انیشتن بازی و نبـــوغ خانومانش گل کرد و گفت: آقـــــــا تورو خدا ما مشتریتونیما ایــــــن ماهی ها تازست!!؟؟؟
مغازه رفت رو هوا خانمه هم 0.00003 ثانیه غیب شد

 

 

 

 

 

 

 

دیشب با دوستم رفته بودم رستوان.... روبروی تخت ما یه دختر و پسر نشسته بودن که پسره پشتش به تخت ما بود، معلوم بود با هم دوست هستند، اتفاقی چشمم به چشمه دختره افتاد.... قشنگ معلوم بود پسره عاشقه دخترست، دختره شروع کرد به آمار دادن، سرمو انداختم پایین.... دفعه بعدی تحریک شدم با نگاه بازی کردیم. خلاصه یه کاغذ برداشتمو به دختره علامت دادم، با نگاهش قبول کرد، بلند شدن ، پسره جلو رفت که حساب کنه دختره به تخت ما رسید دستشو دراز کرد کاغذ رو گرفت، براش نوشته بودم ..... ..... خیـــــــلی پستی

 

 

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233730856/0489Khianat.jpg

 

 

 

 

 

 

 

جهان سوم جاییست که اگه یه زن به شوهرش خیانت کنه سنگسارش می کنن اما اگه یه مرد به زنش خیانت کنه به زنش میگن بیشتر به شوهرت برس

 

 

 

 

 

 

 

هرگز زود قضاوت نكن!

 

 

 

مرد مسني به همراه پسر ٢۵ ساله‌اش در قطار نشسته بود. در حالي كه مسافران در صندلي‌هاي خود نشسته بودند، قطار شروع به حركت كرد.

به محض شروع حركت قطار پسر ٢۵ ساله كه كنار پنجره نشسته بود پر از شور و هيجان شد.

دستش را از پنجره بيرون برد و در حالي كه هواي در حال حركت را با لذت لمس مي‌كرد فرياد زد: پدر نگاه كن درخت‌ها حركت مي‌كنند! مرد مسن با لبخندي هيجان پسرش را تحسين كرد.

كنار مرد جوان، زوج جواني نشسته بودند كه حرف‌هاي پدر و پسر را مي‌شنيدند و از حركات پسر جوان كه مانند يك كودك ۵ ساله رفتار مي‌كرد، متعجب شده بودند.

ناگهان جوان دوباره با هيجان فرياد زد: پدر نگاه كن درياچه، حيوانات و ابرها با قطار حركت مي‌كنند!
زوج جوان پسر را با دلسوزي نگاه مي‌كردند.

باران شروع شد چند قطره روي دست مرد جوان چكيد.

او با لذت آن را لمس كرد و چشم‌هايش را بست و دوباره فرياد زد: پدر نگاه كن باران مي‌بارد،‌ آب روي دست من مي‌چكد!
زوج جوان ديگر طاقت نياورند و از مرد مسن پرسيدند: ‌چرا شما براي مداواي پسرتان به پزشك مراجعه نمي‌كنيد؟
مرد مسن گفت: ما همين الان از بيمارستان بر مي‌گرديم. امروز پسر من براي اولين بار در زندگي مي‌تواند ببيند...

 

 

 

 

 

 

پیام ارسالی یکی از اعضای گروه

 

 

 

سلام منصور جان
چند وقته راجع به باباها و محبتشون مینویسی ولی میخوام بگم من از بابام دل خوشی ندارم.
سی سالمه و با یه اختلاف 43 ساله با پدر 77 سالم تا حالا 2 بار فقط به خاطر اینکه نمیخوام ازدواج کنم از خونه پرتم کرده بیرون. به هر بهانه ای انواع و اقسام حرفایی که تو کوچه و خیابون از دهن هر بی سر و پایی شنیده میشه باید بشنوم چون 14 ساله دارم کار میکنم و رو پای خودم وایسادم، لیسانس گرفتم براش مهم نبود، تو شغلم موفق شدم براش مهم نبود، تا جایی که در توانم بود به خانوادم کمک کردم براش مهم نبود، حتی یکبار پشتم در نیومد و ازم حمایت نکرد، اگر کسی ازم بد گفت جلوش نایستاد، زمین خوردم دستمو نگرفت بلندم کنه، ازش کمک خواستم بهم پشت کرد.
هربار چیزی راجع به باباها مینویسی مثل خیلیهای دیگه بغض میکنم نه واسه اینکه از دسش دادم یا ترس از اینکه از دستش بدم نه، واسه اینکه هیچوقت بدستش نیاوردم! حسش نکردم محبت پدریشو عشق و علاقشو نگرانیشو هیچوقت نشنیدم که بگه بهم افتخار میکنه یا حداقل ازم راضیه ،  هیچوقت کاری نکردم که باعث سرشکسته گیش باشم یا جلوی کسی شرمندش کرده باشم حتی وقتی دست روم بلند کرد سرم و بلند نکردم حتی مقاومت هم نکردم.
خیلی سخته که وقتی میرم خونه جواب سلامم رو با سر جواب میده، وقتی میخوام ببوسمش صورتش رو میکشه عقب، وقتی نمیتونه از جاش بلند شه خم میشم و دستشو میخوام بگیرم پس میزنه، وقتی بهش تلفن میزنم میگیه چیکار داری، وقتی براش غذا درست میکنم با اکراه میخوره، وقتی میوه یا شیرینی میگیرم لب نمیزنه خیلی سخته خیلی خیلی خیلی...
نمیگم بابام و دوست ندارم برعکس عاشقشم ولی به خاطر رفتارش دلم میخواد تا جایی که در توانم هست ازش دور شم شاید شاید شاید فکر کنه یه دختری که 30 سال با هر بار دیدنش از جاش بلند شده و با یه دنیا عشق و لبخند سلامش کرده الان کجاست...
از نظر من باباها فقط بابان که چون باباتن باید بهشون احترام بزاری

 

 

 

 

 

 

 

 کاش میشد سردی دل آدم ها رو مثل سردی همین دستها با یه نفس عمیق گرم کرد و یه راهی به قلبشون باز کرد...

 

 

 

http://s1.picofile.com/file/7233757846/316072.jpg

 

 

 

 

ادامه مطلب

تقدیم به همه چیزم........م.ر عزیزم..........

دانلود

http://s2.picofile.com/file/7225081284/time_to_go_home_baby.jpg

 

 

 

 

 

 

 

معنی لغت "ساندیس خور" در دانشنامه آزاد ویکی پدیا ثبت شد !!!

 

 

 

http://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B3%E2%80%8C%D8%AE%D9%88%D8%B1

 

 

 

 

 

 

در وصف ماشین لباسشویی

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225077311/390214.jpg

 

 

 

 

 

 

مشـــغول رانندگی تو جاده ام
از فاصله دور پلـــیس واسم دست تکون میده و ابراز ارادت میکنه !
خیلی آدمای با محبتی هستــن !
چطوری از این فاصله منو شــــناختن !؟
یکیشون جوگیر میشه تا وسط جـــاده میاد!
با حرارت خاصی واسم دست تکــون میده !!
چراغ میزنم و با حرکت دست به ابراز علاقه شون جـــواب میدم !
دفترچه و خودکار تو دستشه ؛
میخواد ازم امـــضا بگیره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد !
اشک تو چشام حلقه میزنه از این همه احساسات پاک و بی آلایش

 

 

 

 

 

 

کدام یک درست میگویند؟

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225078595/13244769381.jpg

 

 

 

 

 

 

برو تا بابام نیومده!!!

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225079244/825028.jpg

 

 

 

 

 

 

خودکار یک دانشجو بعد از جلسه امتحان پر استرس !  

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225080000/382705.jpg

 

 

 

 

 

 

دیش ماهواره درون اتاق

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225082254/316734.jpg

 

 

 

 

 

 

 

CALL of DUTY ایرانی با بازی حشمت فردوس

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225083224/oq73im756paipi1mu17.jpg

 

 

 

 

 

 

 

طبیعت زیبای اردبیل

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225087090/photos_.jpg

 

 

 

 

 

 

خیابان تبریز در مرکز شهر مودستو در ایالت کالیفرنیای آمریکا واقع است. این خیابان از جمله خیابان هایی است که ویلاهای گران قیمت آن مشهور است. 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225088488/1324557358.jpg

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225088602/1324557354.jpg

 

 

 

 

 

 

زیباترین زن در  مسابقات Miss RuNet 2011 انتخاب شد

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225091933/a4ggwwmtqpf9jvikw3g6.jpg

 

 

یکی دیگر از مشهور ترین رقابت های زیبایی زنان در جهان است که هر ساله در روسیه برگزار می شود که معیار هایی متفاوت دارد که بیشتر در رابطه با خصوصیات ظاهری است.

 

 

 

 

 

 

 

تصویر پانوراما از پارک مرکزی نیویورک

 

 

 

کلیک کنید

 

 

 

 

 

 

اتوبوس‌های دو طبقه جدید لندن

این نمونه که هفته گذشته به نمایش درآمد، با موتور هیبریدی و طراحی قوس‌دار و نامتقارن دارای سه در و دو پلکان برای سوار شدن راحت‌تر مسافران است.

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225094943/128730_250.jpg

 

 

 

یادش به خیر قدیما اتوبوس دو طبقه سوار میشدیم میرفتیم طبقه بالاش خلوت بود و هر کجا دوست داشتیم مینشستیم. دوران خوشی بود... بلیط اتوبوس 2 ریال، کیهان بچه ها 5 ریال، پفک 5 ریال، بسکویت مادر 5 ریال و... و دلخوشی که در زندگی از همه چیز مهمتره داشتیم

 

 

 

 

 

 

 

زیباترین رعد و برق آتشفشانی سال ۲۰۱۱آتشفشان جنوب شیلی در سال 2011 از خبرسازترین ها بود

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225097090/81624_624.jpg

 

 

 

 

 

 

زیباترین عکس طوفانی سال ۲۰۱۱پت کاواناگ این عکس را از روی پشت بام محل سکونت خود در ماه گذشته میلادی در حالی که طوفان به سوی خانه وی و همسایگان حرکت می کرد، گرفت 

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225105050/amazing_storm.jpg

 

 

 

 

 

 

 

 

مختصات پیری:(بعضی برای بانوان برخی برای اقایون و گاهی هم برای هر دو)

 

 

 

همه چیزهای محدب مقعر میشوند مثل لپ و همه چیزهای مقعر محدب میشوند مثل شکم
همه چیزهایی که بالا هستند پایین می افتند مثل سینه و باسن
همه چیزهایی که پایین هستند بالا میروند مثل فشار خون و کلسترول و قند
همه چیزهایی که سیاه هستند اگر هنوز نریخته باشند سفید میشوند مثل مو
 همه چیزهایی که سفید هستند اگر هنوز نریخته باشند سیاه میشوند مثل دندان
همه چیز هایی که تا به حال بلند میشدند دیگه بلند نمیشوند مثل .....
همه چیزهایی که بلند نمیشدند بلند میشوند مثل موی دماغ و ابرو و گوش

 

 

 

 

 

 

یکی زنگ زده منم اصلا حوصلشو نداشتم.
شروع کردم نصفه نصفه حرف زدن یعنی مثلا انتن ندارمو قطع میشه و از این حرفا..
میگه صدات قطع و وصل میشه ولی صدای ضبط ماشینت واضح میاد.

 

 

 

 

 

 

متصدی بانک : خانم بریزم به حساب جاری تون ؟!!
زن : وا نه!! خدا مرگم بده! الهی جاریم بمیره! بریز به حساب خودم...!

 

 

 

 

 

 

غضنفر به همسرش :

 

 

عزیزم اگه موبایلت زنگ نمیزنه بدون منم، چون شارژ ندارم!

 

 

 

 

 

 

برای یک زن زیاد مهم نیست شوهرش کجاست..
.
.
.
.
.
همین که بدونه به شوهرش خوش نمیگذره براش کافیه

 

 

 

 

 

 

از فحشه خواهر و مادر بدتر اینکه شوهرت از تایلند برگرده، بگه: عزیزم ، هیشکی مثل تو نمیشه !!!

 

 

 

 

 

 

جلسه خواستگاری:
مادر دختر: آقا داماد چه کارن ؟
مادر پسر: برای دخترای مردم خاطره میسازن...

 

 

 

 

 

 

 جلسه خواستگاری:

مادر دختر: آقا داماد چه کارن؟ مادر پسر: قاضی! مادر دختر: تو کدوم دادگاه هستند؟ مادر پسر: تو دادگاه نیستن، اگه سر کوچه داد بزنی عباس قاضی زود میاد تا کپسول قاضتونو بگیره و ببره پرش کنه !

 

 

 

 

 

 

کتاب های امانتی، به شدت چای را به سمت خود جذب میکنند!!

 

 

 

 

 

 

مامانم یه ظرف انگور گذاشت روی میزم من هم هی می‌خوردم، بعد از ده دقیقه اومد بردش!
گفتم چرا می‌بری؟
گفت یادم رفته بشورمش!
امنیت جانی ندارم من :|

 

 

 

 

 

 

دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مسئله خاصی نیست ... .
مسئله خاص از اونجا شروع میشه که : سوسکه ناپدید میشه ... !!

 

 

 

 

شب موقع خواب میاد رو صورتت بات درد و دل میکنه

 

 

 

 

 

 

 

 

یارو تو تاکسی میگه: دیدید همه چی چقدر گرون شده؟؟ با خودم فکر کردم طرف میخواد الان فحشو بکشه به دولت... بعد گفت: باز خدا این احمدی نژاد و دولت رو حفظ کنه که این یارانه ها رو میدن، وگرنه میخواستیم چی کار کنیم؟

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 بدل کریستیانو رونالدو در روستای نودشه کرماشاه - تصویر ارسالی از هیمن

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225759672/IMG_1361.jpg

 

 

 

 

 

 

 

به قلبم گفتم :
عشق یا دوستی؟
گفت :
خفه شو کار من پمپاژ خونه سوال های چرت و پرت از من نپرس

 

 

 

 

 

 

قدرت آرایش و آرایشگر

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225284080/miracles_makeup_05.jpg

 

 

  

http://s2.picofile.com/file/7225284294/miracles_makeup_06.jpg

 

 

 

 

 

 

 

چی توز، یک برند ایرانی با طعم تقلید

 

 

 

شخصیت کارتونی چی توز ایران (میمون چی توز) و Chee Tos امریکایی (Chester Cheeta)

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225288274/cheetoz_crunchy.gif

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225288488/cheetos_crunchy.gif

 

 

به این دو بسته بندی دقت کنید، نام هر دو محصول چی توز کرانچی است و هر دو شخصیت با عینک آفتابی بر روی اسکیت برد هستند ! رنگها هم که کاملاً یکی است؛ این شباهت اتفاقی نیست ! هست؟

 

 

 

تجاوز به دختر جوان در میدان تره‌بار

 

 

دو کارگر میدان میوه و تره‌بار که دختری را ربوده و مورد تعرض قرار داده بودند، در بازجویی‌ها به جرم‌شان اعتراف کردند

 

 

شرق: دختر جوانی شامگاه چهارشنبه، ۲۳ آذر سراسیمه و مضطرب وارد کلانتری جوادیه تهران شد و به افسر نگهبان گفت توسط دو مرد مورد تعرض قرار گرفته است. این دختر ۲۹ساله که به شدت گریه می‌کرد درباره واقعه‌ای که برایش رخ داده بود، گفت: «من در شرکتی در خیابان ولیعصر کار می‌کنم و امروز بعدازظهر وقتی کارم تمام شد، به خیابان آمدم تا به خانه برگردم اما یک سارق به من حمله کرد و گوشی تلفن‌همراهم را از دستم قاپید. من هرچه دنبال آن سارق دویدم و جیغ و فریاد کردم، فایده‌ای نداشت و آن فرد فرار کرد. درحالی‌که به شدت ناراحت بودم، کنار خیابان ایستادم تا سوار تاکسی شوم. مسیرم را به یک پراید شخصی گفتم و راننده توقف کرد. یک مسافر مرد هم در صندلی جلو نشسته بود و من هم اعتماد کردم و سوار شدم. داخل ماشین به خاطر اتفاقی که برایم افتاده بود، شروع به گریه کردم. راننده وقتی این صحنه را دید، سر صحبت را باز کرد و من هم اتفاقی را که برایم رخ داده بود، شرح دادم.»
دختر ۲۹ساله ادامه داد: «همان‌طور که مشغول صحبت بودیم، راننده از مسیر اصلی خارج شد و به یک خیابان فرعی پیچید. من به این کار او اعتراض کردم اما گفت به محض اینکه مسافر دیگرش را پیاده کند، دوباره به خیابان اصلی برمی‌گردد. به این ترتیب به راهش ادامه داد و ناگهان مردی که در صندلی کنار راننده نشسته بود، به صندلی عقب پرید. او چاقویی را از جیبش درآورد و زیر گلویم گذاشت و گفت اگر صدایم دربیاید من را می‌کشد. به شدت ترسیده بودم و تمام بدنم می‌لرزید. چاره‌ای غیر از سکوت نداشتم. آن مرد سرم را زیر صندلی فروبرد و چند دقیقه بعد وقتی پراید متوقف شد، دیدم کنار یک سوله میوه‌وتره‌بار هستیم. آن دو مرد من را به زور از ماشین پیاده کردند. من خیلی التماس کردم تا کاری با من نداشته باشند و رهایم کنند ولی توجهی به حرف‌هایم نداشتند و به طرز فجیعی به من تعرض و بعد دوباره به زور سوار پراید کردند و وقتی به بلوار فرهنگ رسیدیم، مرا از ماشین بیرون انداختند. من شوکه و وحشت‌زده بودم و نمی‌دانستم چه کار کنم برای همین تصمیم گرفتم به کلانتری بیایم و شکایت کنم.»
افسر نگهبان کلانتری بعد از شنیدن حرف‌های دختر جوان پرونده‌ای را تشکیل داد و به دستور دادیار شعبه سوم دادسرای جنایی پایتخت، کارآگاهان اداره ۱۶ پلیس آگاهی موظف شدند تحقیقات‌شان را برای ردیابی و دستگیری متهمان آغاز کنند. آنها با اطلاعاتی که شاکی در اختیارشان قرار داد، صبح روز سه‌شنبه هفته پیش توانستند پراید موردنظر را شناسایی و آن را متوقف کنند.
راننده ۲۲ساله پراید که پیمان نام دارد، تحت بازجویی قرار گرفت و خودش را بی‌گناه خواند اما ادامه یافتن بازجویی‌ها سبب شد او به تعرض به دختر جوان اقرار و همدست ۲۳ساله‌اش به نام نقی را معرفی کند. به این ترتیب، نفر دوم نیز به دام افتاد. این دو متهم که کارگر میوه و تره‌بار هستند، صبح روز چهارشنبه توسط دادیار پرونده تحت بازجویی قرار گرفتند. آن دو بار دیگر همه چیز را انکار کردند اما وقتی با دختر جوان مواجه شدند، جرم‌شان را گردن گرفتند.
پیمان در اعترافاتش گفت: «آن روز وقتی کارمان در میدان تمام شد، تصمیم گرفتیم کمی با ماشین در شهر پرسه بزنیم. وقتی دختر جوانی را دیدیم که به تنهایی کنار خیابان ایستاده و منتظر تاکسی بود، او را سوار کردیم. آن دختر شروع به گریه کرد و سر صحبت باز شد همین مساله باعث شد وسوسه شویم و او را با کشاندن به محل کارمان مورد تعرض قرار بدهیم.»

 

 

 

 

نظرات پرامتیاز کاربران سایت های خبری

 

 

 

فکر کنید چه امنیتی در حد تیم ملی داریم!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! طرف از محل کارش می آد بیرون در عرض چند لحظه هم ازش دزدی میشه هم مورد تعرض قرار می گیره خدایا به نوامیسمان رحم کن

 

 

آقایون برن جریمه ماشین را بالا ببرن که اگه کسی کمربند نبنده 50 هزار تومن جریمه بشه! تمام مشکل ما همین بود که جریمه ها بالا بره تازه کلی کلاس گذاشتیم که اینکار باعث نظم میشه! دوستان جلوی دزدی و بی بند باری را بگیرید. هم موتور سوارا موبایلش رو زدن و بعد هم گیر دو جوان قلچماق افتاد برید امنیت را برقرار کنید اینقدر تو فکر حمله به سفارت و قشون کشی نباشید...

 

 

توی مملکت امام زمان چه خبره ؟ واقعا که بهتره مسئولین به جای جمع کردن ماهواره اول انرژیشونو روی چیزای دیگه بزارن

 

 

واقعا" يك عده هار شده اند و دارند به نواميس مردم تعرض ميكنند بايد چاره كار كرد. كاملا" واضح هست كه نميشه قوه غريزه را سركوب كرد پس چاره چاره چاره چاره...........................

 

 

ضعف و سهل انگاري دستگاه قضائي و انتظامي در برخورد با اينگونه جرائم باعث خدشه دار شدن احساسات عمومي و جري شدن مجرمان مي شود . اين مجرمان هم حتماً پس از زنداني شدن و آموزش توسط ساير زندانيان همه چيز را انكار كرده و متاسفانه هيچ گونه مجازاتي در انتظار آنها نخواهد بود و اين يعني ادامه پيدا كردن اينگونه جرائم در جامعه . آيا اگر خداي ناكرده براي يكي از مسئولان هم اين چنين اتفاقي مي افتاد برخورد همين گونه بود؟ فقط خدا مي تواند به داد اين مردم بدبخت برسد و بس.

 

 

خدايا خود شاهدي، دگر زمينت بوي زندگي نمي دهد

 

 

در شهريور ماه امسال خانم اينجانب وارد سرويس بهداشتي ميدان تره بار آزادگان واقع در خيابان تكاوران تهران مي شود و بعد از چند لحظه متوجه مي شود كه مردي وارد شده و درب را از داخل قفل كرده و انتظار او را مي كشد كه البته با شنيدن صداي صحبت كردن از بيرون مرد پا به فرار مي گذارد اين مطلب را من به مسئول ميدان گفتم و آنها گفتند كه كاري از دست آنها بر نمي آيد و به همين راحتي از كنار موضوع به اين مهمي گذشتند جا دارد كه شهرداري بيشتر مراقبت كند

 

 

حتماً باید این بلاها سر خانواده های مقامات بیاید تا به خودشان بیان؟؟؟؟

 

 

در برنامه شوک که ویژه دزدی مسلحانه بود آقای پلیس می فرمودند که مجرمی بعد از شرکت در 2 سرقت مسلحانه بعد از چند سال زندان آزاد شده!! آخه مگه سرقت مسلحانه مصداق محاربه نبود؟ وقتی که به جای اعدام می فرستن هواخوری این اراذل رو ، نادم که هیچ، ریکاوری میشن برای کارهای بعدی

 

 

اعصاب ما با خواندن این جور خبرها داغون میشه اما دریغ از مسئولین...
همان هایی که این روزها به فکر انتخابات مجلس هستند ...
متاسفم.

 

 

قابل توجه مسئولان ، تورو خدا از خواب بيدار يشيد اينقدر دنبال تبليغات نباشيد فكري بحال ناموس مردم بكنيد جواب خدا را چطور ميديد انشا.... خودتان دچار اين بلايا بشيد

 

 

اگر نیروی انتظامی به جای زیاد پرداختن به مسایل حاشیه ای همانند مبارزه با بد حجابی و ماهواره و...(که به هیچ عنوان در آن موفق نبوده) به وظیفه اصلی خود که حفظ امنیت جان ، مال و نوامیس مردم است بپردازد ما هیچ وقت شاهد چنین وقایع ای نخواهیم بود...

 

 

آهای مردم. چرا اینجوری شده وضع مملکت؟؟؟؟ چیکار باید کرد؟ آخه هر روز هر روز تجاوز؟ هر روز هر روز خیانت؟ هر روز هر روز دزدی؟ هر روز هر روز اختلاس؟ هر روز هر روز حرف مفت؟ هر روز هر روز . . .

 

 

اینجور مسائل در کشور بسیار زیاد شده. حالا ما کشوری اسلامی هستیم و در آینده باید دنیا را مدیریت کنیم برایمان جای سوال است ؟ ما هنوز در سازماندهی تاکسی و مسافرکش های شخصی مانده ایم، دزدی و سرقت و تجاوز به نوامیس مردم زیاد شده ولی پلیس 10 درصد به این کارها پیگیری می کند آنهم بخاطر اینکه رسانه ای شده اقدام می کند

 

 

بقول مرحوم آیت الله طالقانی هر خانه توالت می خواهد. وقتی جوانی نتواند با شرایط اقتصادی بدی که برایشان پیش آمده ازدواج کند عاقبت اینچنین می شود. پس خاک بر سره ....

 

 

اينهم جوانهاي امروز ما ! چه كسي اون جوانهايي رو تربيت كرد كه براي ناموس مملكتش خودشونو روي مينها و ... مي انداختن

 

 

آيا تا بحال فكر كرده ايم كه چرا آمار مهاجرت در ايران اينقدر زياد است؟ بر اساس تجربيات شخصي به صراحت ميگويم بسياري از هموطنان بغير از روياي زندگي مرفه تر به دنبال امنيت به خارج از كشور مي روند. البته عزيزاني كه كم كاري نيروي انتظامي را در كنار قصور قوه قضائيه عامل ناامني معرفي مي كنند بهتر است كمي هم پاي درد دل پليس بنشينند تا بدانند آنان حتي قدرت برخورد قهرآميز و قاطع را با مجرمان ندارند چون ممكن است باعث گردد دزد يا قاچاقچي بدليل مصدوميت تحت حمايت قانوني قرار بگيرد كه وظيفه اش حمايت از قرباني است نه جاني. متاسفانه بسياري از قضات پرونده دلچسبي از خود بجاي نگذاشته اند.

 

 

نسبت به گذشته تابوی ترس از بی آبرویی در اثر تجاوز جنسی کمرنگتر شده ، الان تعداد بیشتری از قربانیان ترجیح میدن شکایت کنن و این خودش خبر خوبیه، چون ترس از شکایت مهم ترین انگیزه در ایران برای اقدام به تجاوز هست و با زیاد شدن شکایت ها آمار تجاوز میاد پایین در ضمن اینگونه لینکها نیز در تغییر زاویه دید مردم و خانمها موثر هست ممنون

 

 

 

 

 

 

 

  غمگین بودم که چرا کفش ندارم

 

مردی را دیدم که پا نداشت

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225141284/409141.jpg

 

 

 

 

 

 

برسد به دست رئیس جمهور

 

 

 

http://s2.picofile.com/file/7225281070/15412_543.jpg

 

من دانشجوی ایرانی هستم کسی که: تو دستشویی فکر میکنم تو حمام آواز میخونم سر کلاس میخوابم تو رختخواب با تلفن حرف میزنم موقع درس خوندن بازی میکنم موقع تلویزیون دیدن فیسبوک چک مینم موقع فیسبوک چک کردن غذا میخورم موقع خواب بیدارم موقع بیداری خوابم سر کار روزنامه میخونم اوقات فراغت کار میکنم.

ادامه مطلب

دیگه میخوام وبلاگو تعطیلش کنم...هر چه اپش میکنم هیچ تاثیری نداره.....مخاطبش کمه.....اگه موافق باشین تعطیلش کنم!!!!!

here am I? And what is the road map. In your hand!!
GPS

ادامه مطلب

ادامه مطلب