آی باکلاه......... آی بی کلاه.......... | ||
دیدم صدای ناله داداشم از تو دستشویی میاد! در زدم گفتم چی شده؟ خوبی؟ باز کردم دیدم پخش زمین شده! میگم خوردی زمین؟ میگه پَـــ نَ پَــــ یکی منو ریده ول کرده رفته خواستم بیای سیفونو بکشی.... ـ
تو تاکسی به راننده میگم آقا نگه دار
ستاد مبارزه با فتنۀ پـَـَـ نــه پـَـَــــ
از غضنفر مي پرسن دوست داري توي تاکسي با کي بشيني؟ ميگه با يه دختر خوش قد و بالا و خوشگل با نامزدش. ميگن واااا اخه براي چي با نامزدش ؟ ميگه آخه ميچسبن به هم جا براي من باز ميشه
http://s2.picofile.com/file/7127546555/48086834139596842329.jpg
http://s2.picofile.com/file/7127548060/15762040105494923794.jpg
http://s2.picofile.com/file/7127553331/ewhgj.jpg
http://s2.picofile.com/file/7127554943/rhj6k.jpg
http://s2.picofile.com/file/7127556769/hjhtd.jpg
http://s2.picofile.com/file/7127548595/131443334327.jpg
درد من زیستن در سرزمینیست که گوینده اخبار با شادی اعلام میکند: طوفان آیرن، نیویورک را به شهر ارواح تبدیل کرد
کاش من هم در فلسطین بودم
. .
بابام با زبون روزه، عكسای كتاب آشپزی رو نگاه میكنه! ميگم باباجان اين چه كاريه ديگه؟ ميگه دارم با نفسم مبارزه مي كنم! ـ
کانال ۳ - طرح کمک به مردم سومالی در حسینیه ارشاد - واقعی
مجریه باید
میگفت ماشین لباسشویی رو خودت روشن میکنی؟؟ نه نه اشتباهه ...
دستمو زدم به سه راهی، برق منو گرفت! داشتم سکته میکردم از ترس! برای بابام تعریف کردم، میگه: چیزیت که نشد، حالا پول برقمون زیاد نیاد....!!! ـ
همسایه مون خانوم شو به فامیل صدا میزنه ، ولی بابای من بهش میگه : "عسل خانوم"!!! ـ
بعد 14روز از سر کار برگشتم تو فرودگاه بابامو دیدم یهو صورتم جمع شد ؟با پیراهن مشکی .رفتم جلو میگم سلام چی شده میگه هیچی .گفتم جان من ؟گفت :مامانت..... یه مکث طولانی همونجا زانو زدم . یهو زد زیر خنده گفت پاشو بابا تو هم شورشو در اوردی مامانت تمامه لباس ها رو شسته بود فقط اینو داشتم بپوشم! بابای ضد حاله داریم؟
با بابام حرفم شده، میگه: واس خاطر چهل تومن یارانه باید این الدنگ رو تحمل کنیم!! ـ
پسرخالم اومده خونمون میگه یه ماه دیگه میخوام برم
ایتالیا ! ـداداشم بهش گفت روزه ای
؟
به داییم میگم: دایی روزه نمیگیری؟ میگه: من پارسال یه روز روزه گرفتم، هنوز گشنمه! ـ
شاید هنوز
افطار نکرده
دیشب دوستم رفته بود پمپ بنزین که بنزین بزنه انقدر صف طولانی بوده یادش رفته تو صفه... وقتی راه باز شده خوشحال ازینکه از ترافیک فرار کرده گازش رو گرفته رفته... ـ
پریروزا قبل افطار رفته بودم حموم ، بعد واسه اینکه آب نره تو دهنم ، دهنم رو محکم بسته بودم .. کم مونده بود غرق شم ، خدا خیلی رحم کرد
شير دادن يك سگ به دو بچه ببر
http://s2.picofile.com/file/7126766983/186622_218.jpg
تهيه يك لباس عروس در چين با استفاده از 3 هزار پر طاووس. طبق گفته مالك اين مركز نگهداري طاووس اين پرها به مدت يك ماه از 200 طاووس نگهداري شده در اين مركز جمع آوري شده است
http://s2.picofile.com/file/7126767953/186623_732.jpg
پیمان جعفر پیشه نوشته: دیروز دم افطار کامپیوتر پایتخت بودم، این طفل معصوم رو ديدم که دست فروشی میکرد. ببینید از فرط خستگی چه خوابی رفته. بالشتی از ستون سنگی و تشکی از سنگ پله
http://s2.picofile.com/file/7126032040/iPhone_29shah90_003_3.jpg
http://s2.picofile.com/file/7126031826/iPhone_29shah90_001.jpg
[ چهارشنبه ۹ شهریور ۱۳۹۰ ] [ 18:2 ] [ مهدي عظيم پور ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |