آی باکلاه......... آی بی کلاه.......... | ||
پـَـَـ نــه پـَـَـــ ستاد مبارزه با پ نه پ (جديد) به بابام گفتم سوئيچ ماشينو بده ...... گفت : مي خواي بري جايي؟ ... گفتم : بله پدر عزيزم (ستاد مبارزه با فتنه ي پَ نَ پَ - واحد فرزند صالح)
رفتم ساندويچي، ميگم آقا يه هات داگ با سس مخصوص بدين. ميگه ميل مي کنيد؟ ميگم: بله، دستتون درد نکنه
رفتيم پايگاه انتقال خون ميگه شمام اومدين خون بدين؟ گفتم بله اومديم خون بديم. شما هم بفرماييد بساط لودگي تون رو جاي ديگه پهن کنيد. يارو همون جا به گريه افتاد و ابراز پشيموني کرد. تو صف بربري نوبتم شده يارو ميگه بربري ميخواي؟ميگم نون باشه بقيش مهم نيس از اتاقم اومدم بيرون ،در دستشويي رو باز کردم .مامانم ميگه داري ميري دستشويي؟ميگم نرم؟؟؟
ماه رمضوني 6 صبح رفتم تهران، 9 شب برگشتم خونه خسته و کوفته ميپرسم مامان شام چي داريم؟ نوزاده تو بغل مامانش گريه ميکرده مامانه ميگه قربونت برم گرسنته؟ بچه هه به اذن خداوند ميگه پَ نَ پَ دارم براي گرسنگان و زلزله زدگان سومالي گريه ميکنم رفتم سوپري گفتم يک نوشابه زرد بديد رفتم دستتشويي هي دارم در ميزنم! ميگه هاااان، دستشويي داري؟ پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بگم آخريم مهلت ثبت نام جشنواره حساب هاي قرض الحسنه بانک صادراته، جا نموني! طرف اومد بيرون گفت خاک بر سرتون کنن که فقط بلدين از اين چرت و پرتا بگين (کميته مبارزه با فتنه پـَـــ نــه پـَـــ , ستاد سيار مستقر در توالت عمومي) تو اتوبان داشتم لايي ميکشيدم،يه زانتيا اومد گفت داري لايي بازي ميکني؟؟؟ گفتم: پــ نــ پـــ دارم واست عربي ميرقصم!!! گفت: دِ نـَــ دِ کنترل نا محسوس بزن بغل +++========================+++ [ شنبه ۷ آبان ۱۳۹۰ ] [ 20:36 ] [ مهدي عظيم پور ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |