آی باکلاه......... آی بی کلاه.......... | ||
مشکلات فضا رتبه اول سوانح رانندگی دنیا رو داریم ولی تا سپر 2تا ماشین میخوره به هم 2000 نفر جمع میشن با تعجب نگاه میکنن!!!
بعد از تصادف پليس مياد مى پرسه تقصير كى
بود!! دختر : ساعت چنده ؟ خدا جونم یه سواله فنی!
یه يخچال نو خريدم، يخچال قديميه رو گذاشتم دم در روش نوشتم:
رايگان! هركسي خواست، ببره.
دزدیدن جنس مجانی که صفا نداره
بابام داشت روزنامه ورزشی میخوند یهو دیدم بغضش ترکید، گفتم چی شده؟ گفت: داشتم روزنامه میخوندم دیدم نوشته «سردار رویانیان به همراه سردار زارع برای صحبت کردن رفتن پیش سردار عزیز محمدی»، یهو یاد عملیات فتح المبین افتادم! تازه سردار آجرلو (مدیرعامل استیل آذین) و سردار جعفری (مدیر عامل تراکتور) و سردار اولیایی (مدیرعامل پاس) پشت خاکریز گیر افتاده بودن و به جلسه نرسیدن!!!!!
جالب است هواپيمای جاسوسی آمريکا با اين همه سيستم رادار گريز و...
شناسايی و شکار میشود ولی کاروان مواد مخدر وارد کشور میشود...
از اینایی که هواپیمای بدون سرنشینو سالم مینشونن تقاضا داریم بی زحمت سرنشین داراشم سالم بنشونن
اگه تو این سن و سال بفهمم همه راهُ اشتباه رفتم یه کاریش
میکنم
یه زن و شوهر رو تخت خوابيده بودن، خانومه كه داشت خواب مي ديد ناغافل فرياد میكشه : "شوهرم اومد..." مرد بيچاره از خواب مي پره و دستپاچه خودشو پرت ميكنه زير تخت !!
جفتشون اینکاره بودن ناکسا
يارو داشت قرص رو به زور تو کونش میکرد !
میگه : این لامصب رو باید قبل از غذا می خوردم !!
یکی تعریف میکرد:
زمانى كه ما مدرسه مى رفتيم، يك نوع املاء بود به نام 'املاء پاتخته اى' ، در نوع خودش عذابى بود اليم! براى كسى كه پاى تخته مى رفت يه حسى داشت تو مايه هاى اعدام در ملاءعام.. و براى همكلاسى هاى تماشاچى چيزى بود مصداق تفريح سالم..
ما همه مون یه جورایی یه زمانی جز اقلیت های هندی بودیم
؛
ما همون گاوم گیرمون نیومد...
[ جمعه ۲۵ آذر ۱۳۹۰ ] [ 0:8 ] [ مهدي عظيم پور ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |