پـَـــ نــه پـَـــ . لپ تاپم رو بردم نمايندگيش، مي گم
ضربه خورده کار نميکنه، يارو ميگه ضربه فيزيکي؟!! پـَـــ نــه پـَـــ ، يکم
بي محلي کردم، ضربه روحـــي خورده دوست دخترم ميپرسه تو هم مثل من به
طبيعت و دريا و گل و چيزاي رمانتيک علاقه داري؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ من
فقط به زباله دوني و آشغال و توالت عمومي و چيزاي چنش آور علاقه دارم سر
صبح جمعه از سروصداي زياد از خواب بلند شدم ،رفتم آشپزخونه ميبينم بابام هي
داره دره يخچالو باز ميکنه باز ميبنده ،بهش ميگم چي شده سر صبح خراب شده ؟
گفت : پــ نه پــ
دارم
ميبندم باز ميکنم بلکه رفرش بشه يه چيزي پيدا کنيم بخوريم نشستيم همه
داريم فيلم مي بينيم، به رفيقم ميگم يکم تلويزيونو بچرخون؛ ميگه سمت شما؟
پــــَ نــــَ پـــــَ بچرخون سمت قبله، باشد که مقبول درگاه احديت قرار
بگيره… دارم کمرمو با نبش ديوار ميخارونم خواهرم ميگه کمرت ميخاره ؟ ميگم
پــــ نه پــــ دارم علامت گذاري ميکنم واسه خرس ها راهو گم نکنن دارم چايي
ميخورم داغ بود سوختم. بابام مي پرسه سوختي؟ ميگم پ نه پ رفتم مرحله بعد
سر جلسه امتحان ميگم استاد چقدر وقت داريم؟ ميگه تا آخر امتحان؟ پَـــ نَه
پـَـــ تا ظهور امام زمان به همکارم ميگم
همين الان يه فيلم باحال دانلود کردم، ميگه از تو اينترنت؟ پـَـَـ نــه
پـَـَــــ از تو کانال کولر، اتفاقاً پهناي باندشم زياده، قطعي هم نداره
مامان و بابام موقع جابه جا کردن مبل يکدفعه ولش کردند رو پام اشکم در
اومده، تازه ميپرسن دردت اومد؟ پ نــه پ از اينکه ميبينم رابطه شما دوتا
انقدر خوبه و با هم همکاري ميکنيد، دارم اشک شوق ميريزم رفتم ساعت سازي به
يارو ميگم ساعتم کار نميکنه، ميپرسه يعني درستش کنم؟ پــــــ نه پـــــــــ
باهاش صحبت کن سر عقل بياد بره سر کار تو فرودگاه دارم با رفيقم حرف ميزنم
يارو داره رد ميشه ميپرسه: شما ايراني
هستين؟ ميگم: پـَـــ نــه پـَـَــــ ما چيني هستيم فقط روي ما فارسي ساز
نصب کردن دارم ميرم تو دانشگاه يارو دم در جلومو گرفته ميگه آقا شما
دانشجوي همين دانشگاهيد؟ ميگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دانشجوي دانشگاه
آکسفوردم، درس تفسير قرآن رو اينجا واحد ميهمان گرفتم رفتم دکتر از منشيه
ميپرسم دکتر هست؟ ميگه بله ميخواييد بريد پيششون؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ
اومدم ببينم اگه اين وقت شب هنوز تو مطبند، تلاش شبانه روزيشون رو سرمشق
زندگيم قرار بدم و برم.