آی باکلاه......... آی بی کلاه..........
قالب وبلاگ
.... روزگاري دزدها هم با شرف بودند

 
   گویند روزی دزدی در راهی، بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش برگرداند. او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟ گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا ،مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم ، نه دزد دین. اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال
، خللی می یافت ، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است
 
کشف الاسرار
[ پنجشنبه ۲۶ مرداد ۱۳۹۱ ] [ 23:56 ] [ مهدي عظيم پور ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
موضوعات وب
امکانات وب