آی باکلاه......... آی بی کلاه.......... | ||
دختر "با کلی عشوه و ناز": کلی پسر با تک تک نفس های من مردن !!!! ـ
تو پارک رفتم دستشویی اومدم بیرون یکی جلومو گرفته! میگم پولیه؟ مبگه پ نه پ من اینجا نشستم پشه ها نیان تو حین کار براتون مزاحمت ایجاد کنند
از خونه زنگ زدم فست فود غذا بیارن، طرف میگه بفرستم واستون؟ پ ن پ آپلود کن، لینکش رو بده، دانلود میکنم
میگن کریستف کلمب وقتی رسید به امریکا سرش رو از پنجره کشتی کرد بیرون از یه سرخ پوست پرسید داداش اینجا آمریکاست؟ سرخ پوسته گفت پ نه پ ژاپونه ما هم چون شلوار پامون نیست از خجالت قرمز شدیم
تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟ پـَـ نه پـَـ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم!!!! ـ
با ماشین افتادیم ته دره یارو میگه زنگ بزنم امبولانس بیاد؟ میگم : پـَـ نه پـَـ یه مشکل درون خانوادست خودمون حلش میکنیم!!!! ـ
داریم راه میریم با دوستام پام پیچ خورده، خوردم زمین میگه کمک میخوای؟ میگم پـَـ نه پـَـ شماها خودتونو نجات بدین من اینجا میمونم مقاومت میکنم بریییید برییییییید!!!! ـ
پسره اومده خواستگاریم میگم من الان می خوام درس بخونم میگه یعنی چند سال دیگه میخوای ازدواج کنی؟ پـَـ نه پـَـ 10 دقیقه صبر کنی این صفحه رو بخونم درسم تموم میشه!!!! ـ
رفتم الکتریکی می گم آقا سه راهی دارین؟ میگه سه راه برق؟!!! پـَـ نه پـَـ سه راه آذری ، دربست...!!!! ـ
رفتم داروخونه، میگم باند دارین؟ میگه باند پانسمان؟ پَ نه پَ باند فرودگاه ! میخوام فرود بیام ! ـ
****************************
مداحه میگه امشب هر کی هر حاجتی داره خدا رو به امام رضا قسمش بده، ردخور نداره. بعد میگه اگه دیگه خیلی حاجتتون ضروری بود امام رضا رو به غریبی امام نقی قسم بدین که حتماً حاجتتون رو روا کنه! مگه حاجت خواستن، کار اداریه از این اتاق به اون اتاق میفرستی بدبخت رو؟
******************************
کلی وقت با این لیف ها که دسته داره خودمو میشستم ... بعد چند وقت فهمیدم که بابام هم ازش استفاده میکنه ... مامانم هم باهاش توالت تمیز میکنه
باز خوبه که لیف بوده مسواک نبوده ـ
***********************
غضنفر شب عروسیش پشت به عروس میخوابه عروس میگه چرا اینجوری میکنی؟؟؟ میگه: ازدواج کردم این کثافت کاری هارو بزارم کنار ! ـ
***************************
اعتراف میکنم
اعتراف میکنم اولش قرار نبود قسمت کامنت گذاری رو فعال کنم برای مینیمال های "برترین اعترافات مردم" ولی حالا واقعا خوشحالم که این کارو نکردم چون کلی از کامنت های دوستان خوش ذوق خندیدم
اعتراف میکنم که...ـ
***************************
پدر شوهرم جراحی روده کرده دکتر گفته اگه باد در کنه یعنی روده اش خوب شده! دیشب ساعت 3 شوهرم اس ام اس زده فامیلهای عزیز گوز پدر بر همه شما مبارک!!! ـ
خدایا این شادیها رو از ما نگیر. ما هم به نوبه خودمون تبریک میگیم ـ
**************************
بابام هشتاد سالشه همیشه اصرار می کنه که بذارید من از خونه تنهایی برم بیرون مگه زندانی گرفتید؟ می خوام برم نون و روزنامه اینا بگیرم...یه روز بعد از کلی اصرار گفتیم باشه برو ولی مواظب باش...رفته نونوایی محل به همه ی اونایی که تو صف بودن گفته عجب روزگاری شده پنج تا دختر دارم پنج تا پسر تو این سن و سال منه پیرمرد باید بیام تو صف وایسم نون اونارم من بگیرم....تا یه مدت هر کس منو تو محل می دید نصیحتم می کرد ـ
****************************
[ یکشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۰ ] [ 9:54 ] [ مهدي عظيم پور ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |